انواع روابط عاطفی
یکی از موثرترین شیوه های شناخت درونیات و روحیات و عمیق ترین بخش های لایه های درونی وجودمون شناخت چاله چوله ها یا شناخت زخم ها یا الگوهای روابط عاطفی خودمون هستند.
وقتی خودمون رو در روابط عاطفی مون بررسی میکنیم میتونیم خیلی از موقعیت های خودمون رو شناسایی کنیم از نیازهامون از اسیبهایی که دیدیم از الگوهای رفتاری ای که توی ارتباط پیاده سازی میکنیم از کارکرد همون الگوها و همون اموزه هایی که داشتیم در رابطه عاطفیمون .
حالا چطور میتونیم اینو بررسی کنیم؟
زمانی که ما توی رابطه عاطفی هستیم رفتار هایی داریم یا مکمل ارتباطی طرف مقابل خواهیم شد و بر اساس تکامل همون رفتار های هم پوش میتونیم گره های درونی خودمون رو پیدا کنیم ببینیم داره چه اتفاقی میفته برای اینکه بهتر متوجه بشیم من در اینجا سه سری از روابط عاطفی زوجین رو میخوام معرفی کنم که در این مدل ها میتونیم چند بخش از گره ها یا الگوهای شخصیتی رفتاری ادمها رو چه در قالب خانم و چه در قالب اقا بتونیم مشاهده کنیم.
الگوی اول رابطه کنترل گر اجتنابی
در این رابطه براتون از مثال خروس و لاک پشت استفاده میکنم.خروس مدام روی لاک لاکپشت نوک میزنه و میگه از توی لاکت بیا بیرون از توی لاکت بیا بیرون از توی لاکت بیا بیرون.اصرار بر تغییر دادن اصرار بر فعال بودن اصرار بر فعالیت کردن در هر موقعیتی شبیه رفتار خروسه که داره اصرار میکنه لاک پشت از لاکش بیرون بیاد تا از اون پیله امنش از اون فراره یا از اون بی تفاوتیه ی از اون نبودنه خارج بشه تا بتونه بر اساسش فعالیت های زوجیش رو ادامه بده . اما اتفاقی که میفته اینه که با هر ار نوک زدن خروس روی لاک لاک پشت احساس خطر و نا امنی لاک پشت بیشتر میشود و به تداوم حضورش در لاک خودش ادامه میده یعنی خروس از این طرف نوک میزنه که بیا بیرون اما لاک پشت بیشتر در لاک خودش فرو میره چون احساس نا امنی میکنه. و اتفاقی که میفته اینه که یک نفر توی رابطه اصرار داره به فعال بودن تغییر دادن به محتاط نبودن به ریسک کردن و اون یک نفر دیگه از این حجم از فعالیت و استرس و ریسک و تغییر اینقدر میترسه که سعی میکنه در پیله امن خودش بمونه و هی اجتناب میکنه هی دور میشه و بی تفاوتی رو پیشه میکنه خب نتیجه چیه؟ نتیجه اینه که تا الگوی رفتاری همین طور هست هر دو نفر ناراضی هستن و هر دو نفر عصبانی هستن . یکی از اینکه چرا طرف مقابلم منفعله و اون یکی از اینکه این داره زور میگه این داره کنترل میکنه این داره اذیت میکنه.
الگوی دوم پرتوقع ایثارگر
در این رابطه براتون از مثال هشت پا و کوسه استفاده میکنم. یعنی چی؟ یه داستان داره . هشت پا عاشق کوسه میشه و دلش میخواد با هم باشن .کوسه بعد از یه مدت گرسنه میشه به هشت پا میگه که خب تو که هشت تا پا داری منم که گرسنمه .تو اگر یکی از پاهات کم بشه هیچ اتفاقی برات نمیفته اما من سیر میشم اگر منو دوست داری یکی از پاهاتو به من بده تا سیر بشم .هشت پا یه کم فکر میکنه با خودش میگه راست میگه. یکی از پاهاشو میده کوسه بخوره. اینطوری هشت پا خیلی راضیه از اینکه عشقش خوشحاله و راضیه و سیر شده و کوسه هم از این خوشحاله که سیر شده و هنوزم هشت پا هست.بعد از یه مدت باز تکرار میشه و کوسه به هشت پامیگه تو هنوز هفت تا پا داری خب یکی از پاهاتو بده تا من سیر بشم و هشت پا همین کار رو میکنه و این روند مجدد تکرار میشه و تکرار و به جایی میرسه که هشت پا دیگه پایی نداره و فقط خودش مونده و دیگه توانی برای ادامه حیات خودش نداره و از بین میره .این مقیاسی از رابطه خیلی از ادمها هست .یک نفر توی رابطه مدام از خودگذشتگی زیادی داره مدام از خودش میگذره به نفع طرف مقابل به خاطر اینکه توی رابطه نگهش داره به خاطر اینکه دوست داشتنشو ثابت کنه به خاطر اینکه نشونش بده ارزش داره به خاطر اینکه دعوا نشه مشکلی پیش نیاد اتفاقی نیفته مدام داره از خودش و خواسته هاش و از وجودش میگذره و طرف مقابل این انتظار رو داره که خب دیگه تو که این کارها رو کردی پس تا اخرش هم باید بری پس طرف مقابل انتظار دریافت یک سری از جنبه ها یا وجوه شخصیتی یا گذشت ها رو داره و طرف دیگه مثل هشت پا فقط یاد گرفته که باید بگذره به قول معروف باید بسوزه و بسازه و باید کوتاه بیاد و سنگ زیرین اسیاب باشه. این نوع رابطه از داستانش مشخصه که هشت پا از بین میره. این از بین رفتنه خیلی وقت ها توی رابطه عاطفی مرگ احساس دوست داشتنمون هست مرگ تعلق خاطرمون توی رابطه است افسردگیه بیماری های روان تنی وسواس و خیلی چیزهای دیگه هست.
الگوی سوم رابطه تعاملی تبادلی
در این رابطه براتون از مثال بازی الاکلنگ استفاده میکنم. یک نفر بالا یک نفر پایین. و این بازی در حال گردشه و همیشه یکی بالا نمیمونه و یکی پایین . یه روزایی اون بالاست و یه روزایی این . این میشه یه الگوی همراه. یعنی یه بده و بستون یه توازن که هردوتامون هم یه روزایی یکی بی حوصله است طرف مقابل رعایت میکنه حمایت میکنه مدیریت میکنه و یه موقع هایی هم برعکس میشه . هوای همدیگه رو دارن بده و بستون عاطفی رو دارن . یکی از خودش نمیگذره اون یکی زور نمیگه کنترل نمیکنه فرار نمیکنه حل مسئله رو بلدن توازن رو برقرار میکنن با هم صحبت میکنن حواسشون به نیاز های خودشون هست و در راستای اون درخواست میدن و خیلی چیزهای دیگه .هر فرد به تنهایی حالش با خودش خوبه یعنی هم از تنهایی خودش و هم از اینکه در تعامل با فرد مقابلش باشه لذت میبره. برای اینکه بتونیم بهتر درک کنیم که این رابطه چه شکلیه بهتره از یک مثال استفاده کنم شما وقتی به درون تخم مرغ نگاه میکنید یک ظاهر منسجم میبینید که از زرده و سفیده تشکیل شده و هر کدوم ماهیت خودشون رو دارن و اگر با هم ترکیب بشن نشونه فساد تخم مرغ هست .در رابطه تعاملی دو طرف شبیه تخم مرغ هستن یکی شکل زرده و یکی شکل سفیده تخم مرغ . هر کدوم حریم مستقل خودشون رو دارن قاطی نشدن اما با هم هستن.
حالا شما بگین جزء کدوم دسته هستین؟
خوشحال میشم نظراتتون رو با من به اشتراک بگذارید
1 دیدگاه. پیغام بگذارید
سلام خانم دکتر خیلی جالب بود این مطالب تا به حال به این واضحی متوجه نوع رابطه ها نشده بودم ، الان فهمیدم چه رابطه ای درسته و کمی که دقت میکنم میبینم دقیقاً روزهایی که منم توازن توی رابطم حفظ میشه اون روزها حالم خوبه، و دلم میخواد همیشگی باشه